آخرین محصولات

طراحی شهری ترجمه به انگلیسی ، فرهنگ لغت فارسی

urban design ترجمه "طراحی شهری" به انگلیسی است. نمونه ترجمه شده: در سال ۲۰۰۸ بهعنوان مشاور افتخاری آکادمی برنامهریزی و طراحی شهری چین منصوب شد. ↔ And in 2008, he was appointed Honorary Advisor to the China Academy of Urban Planning and Design.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

تره خرد نکردن

لغت نامه دهخدا. تره خرد نکردن. [ ت َرَ / رِ خ ُن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول مردم ، بی اعتنایی کامل. کمترین ارزشی برای کسی قایل نبودن : فلان برای توتره خرد نمیکند، یعنی کمترین اعتنایی به تو نمیکند.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

پول خرد در انگلیسی ، ترجمه ، جملات مثال ، فرهنگ لغت فارسی

ترجمه "پول خرد" به انگلیسی. change, cash, chink بهترین ترجمه های "پول خرد" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: خواهش دارم این پنج فرانک را هم به من پول خرد بدهید. ↔ Can you give me change for a five franc piece?

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

خرد کردن

خرد کردن، قطعه قطعه کردن، هدر کردن. annihilate (فعل) خرد کردن، نابود کردن، از بین بردن، سربه سر کردن، محو کردن، خنثی نمودن، فنا کردن. extenuate (فعل) تخفیف دادن، خرد کردن، خرد ساختن، کم کردن، رقیق کردن ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

جست‌وجوی خرد شدن | واژه‌یاب

تباه خرد شدن. لغت‌نامه دهخدا. تباه خرد شدن . [ ت َ خ ِ رَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مخبول شدن . دیوانه شدن . سبک مغز شدن : فَنَد تباه خرد شدن از کلان سالی . (منتهی الارب ). رجوع به تباه و تباه خرد شود.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

حذف کردن

معنی حذف کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... خرد کردن، برطرف کردن، محو کردن، رفع کردن، زدودن، بیرون ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

معنی خرد کردن

خرد کردن . [ خ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بقسمتهای ریزه ریزه شکستن . به اجزاء کوچک شکستن . شکستن بقطعات خرد. بقطعات کوچک بریدن .

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

معنی خرد شدن

لغت‌نامه دهخدا. معنی خرد شدن . [ خ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ریزه ریزه شدن . بپاره های کوچک شکستن . (یادداشت بخط مؤلف ). شکستن بقطعات خرد. صِغَر. (دهار). انفراک . (یادداشت بخط مؤلف ) :

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

فرهنگ لغت

فرهنگ لغت. لغت‌نامهٔ بزرگ چینی. یک لغت‌نامهٔ لاتین نوشتهٔ ادیجیو فورچلینی. واژه‌نامه ، [۱] فرهنگ ، [۲] دیکسیونر [۳] (به فرانسوی: dictionnaire) یا دیکشِنِری (به انگلیسی: dictionary) یا گاهی لغت‌نامه یا ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

واژه یاب | لغت‌نامه، دیکشنری فارسی و انگلیسی | Vajehyab

فرهنگ لغت آنلاین، دهخدا، معین، عمید، دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی. ۲۲ فرهنگ.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

گویش دزفولی

دزفولی. کدهای زبان. ایزو ۳–۶۳۹. def. گلاتولوگ. dezf1239 [۱] گویش دزفولی گویشی از زبان فارسی و زیر مجموعه زبان‌های ایرانی جنوب غربی است. این گویش در استان خوزستان توسط ساکنان بومی شهر دزفول در شمال ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

دهکده شهری در فرانسوی ، ترجمه ، جملات مثال ، فرهنگ لغت فارسی

۹۳ و در هر دهکده یا شهری که وارد می شوید، همین گونه انجام دهید. 93 Et faites de même en quelque village ou ville que vous entriez. LDS. ۹۵ وای، من دوباره می گویم، بر آن خانه، یا آن دهکده یا شهری که شما، یا سخنان شما، یا گواهی ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

mince ترجمه به فارسی ، فرهنگ لغت انگلیسی

ترجمه های "mince" در فرهنگ لغت رایگان انگلیسی - فارسی : خرد کردن, ریزه, (از روی تظاهر) با قدم های کوتاه راه رفتن. ترجمه ها و نمونه های بیشتری را بررسی کنید.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

معنی خرد | لغت نامه دهخدا | پارسی ویکی

نویسه گردانی: ḴRD. خرد. [ خ ُ ] (ص ) ۞ کوچک که در مقابل بزرگ است . (از برهان قاطع). ضد بزرگ . (از غیاث اللغات ) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ). صغیر. صُغار. (بحر الجواهر).

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

خرد کردن به انگلیسی

درود ُ سپاس در پاسخ به کاربر ع گفته شود که واژه "خُرد" به چم کوچک و ریز، در زبان پهلوی به دو دیسه خوَرت ( xvart ) و خورت ( xurt ) بکار می رفت و همچنین خورتک ( xurtak ) به چم خرده، ریزه، خردسال که در نام خرده اوستا ( xurtak apastak ) نیز دیده می شود.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

خرد شدن

decline (فعل) خرد شدن، کاستن، رد کردن، خم شدن، خمیدن، سقوط کردن، صرف کردن، تنزل کردن، نپذیرفتن، شیب پیدا کردن، مایل شدن، رو بزوال گذاردن. remit (فعل) خرد شدن، بخشیدن، امرزیدن، معاف کردن، پول رسانیدن ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

معنی خرد کردن | لغت‌نامه دهخدا

معنی خرده کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

خاکشیر در انگلیسی

اون تصمیم خودته که بری خودت رو خرد و خاکشیر کنی. That's your choice to go and get smashed to bits if you want to. نقشهشان این بود که روی تیرهای سقف بنشینند و همان جا تخم بگذارند. به این ترتیب تخمها میافتادند و خرد و خاکشیر ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

فرهنگ لغت انگلیسی

فرهنگ لغت های Glosbe منحصر به فرد هستند. در Glosbe شما نه تنها می توانید ترجمه های انگلیسی یا فارسی را بررسی کنید. ما همچنین نمونه‌های کاربردی ارائه می‌دهیم که ده‌ها جمله ترجمه شده را نشان می‌دهد.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

معنی چیره شدن | لغت‌نامه دهخدا

معنی واژهٔ چیره شدن در لغت‌نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب ... فرهنگ‌ها:: لغت‌نامه ... (مص مرکب ) غالب آمدن . فاتح آمدن . غلبه کردن . مستولی شدن . غالب شدن . فائق آمدن . ظفر یافتن ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

رفع کردن

معنی رفع کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... خرد کردن، برطرف کردن، محو کردن، رفع کردن، زدودن، بیرون ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

معنی خرد کردن | لهجه و گویش اصفهانی

معنی واژهٔ خرد کردن در لهجه و گویش اصفهانی به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

ترجمه خردسال به انگلیسی ، فرهنگ لغت فارسی

minor, juvenile, child بهترین ترجمه های "خردسال" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: هر رفتار جنسی بین یه خردسال و خانواده ش ، غیر قانونيِ. ↔ Any sexual act between minor and parent is illegal. خردسال. + اضافه کردن ترجمه.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

اقتصاد

ن. ب. و. اِقتصاد، بازرگانی یا ترازمان (به انگلیسی: Economy) به یک نظام اقتصادی در یک یا چند منطقه جغرافیایی یا سیاسی خاص گفته می‌شود و در برگیرنده تولید ، توزیع یا تجارت ، مصرف کالاها و خدمات در آن ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

ترجمه خاکشیر به فرانسوی ، فرهنگ لغت فارسی

ترجمه "خاکشیر" به فرانسوی . Sisymbre ترجمه "خاکشیر" به فرانسوی است. نمونه ترجمه شده: يه تقويت کننده هم اونجا بود اما خُرد و خاکشير شد ↔ Avec un amplificateur qui a été détruit.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

فرهنگ لغت فارسی

فرهنگ لغت های Glosbe منحصر به فرد هستند. در Glosbe شما نه تنها می توانید ترجمه های فارسی یا انگلیسی را بررسی کنید. ما همچنین نمونه‌های کاربردی ارائه می‌دهیم که ده‌ها جمله ترجمه شده را نشان می‌دهد.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

کم کردن

در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... تخفیف دادن، خرد کردن، خرد ساختن، کم کردن، رقیق کردن، نازک کردن، کم تقصیر قلمداد کردن، کاستن از، کوچک کردن، کم ارزش قلمداد کردن ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

چرخ کردن

لغت نامه دهخدا. چرخ کردن. [ چ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چیز فلزی را با چرخ صیقل دادن یا تیز کردن. ( فرهنگ نظام ). چاقو یا کارد و امثال آن را با چرخ تیز کردن. || دوختن با چرخ. جامه را با چرخ خیاطی دوختن. پارچه ...

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

(عامیانه) آدم شهری ترجمه به انگلیسی ، فرهنگ لغت فارسی

ترجمه های "(عامیانه) آدم شهری" در فرهنگ لغت رایگان فارسی - انگلیسی : city slicker. ترجمه ها و نمونه های بیشتری را بررسی کنید.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

understand

ترجمه "understand" به فارسی. فهمیدن, دریافتن, پنداشتن بهترین ترجمه های "understand" به فارسی هستند. نمونه ترجمه شده: You said there's no point in understanding it. ↔ شما گفتی نکته ای برای فهمیدن ، وجود نداره.

كوبي اولیه برای مرحله خوب مخرب، regrinding، و به عنوان مرحله…

محصولات مرتبط